عسلعسل، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

کودک من

دخترم،نفسای مامان و بابا..

سوراخ کردن گوش های عسل خانم

سلام دختره نازم و سلام ب دوستانی ک این مطلب رو میخونن و ممنون از وقتی ک صرف خوندن خاطرات عسل مامان میکنین. تصمیم گرفتیم ک گوشاتو سوراخ کنیم ولی من خیلی میترسیدم و نتونستم..اول ک مادربزرگت گفت ک من خودم سوراخ میکنم ولی دلش نیومد و همین طور خواهرش ک خاله ی پدرت میشه...هیچ کس نتونست و دلشون نیومد..تا چند روز ک شد دیروز..دیروز پدرت گفت میبریم گوشای عسل رو سوراخ کنیم.ولی بازم طبق معمول من ترسیدم و دستام یخ کردن و شروع کردم به گریه کردن...ک ای وای عسل چیزیش نشه یه وقت زیاد دردش نیاد زیاد گریه نکنه.. من نیومدم همراهت چون دلشو نداشتم. نتونستم...پدرت . مادرش بردنت ک گوشاتو سوراخ کنن خیلی نگران بودم خیلی گریه کردم تا اینکه بعد از یک ساعت اومدین..ماد...
5 اسفند 1397

واکسن زدن دوماهگی دختره مامان

سلام دختره نازم خوبی؟امیدوارم ک خوب خوش و سرحال باشی همیشه.. امروز بردم واکسن دوماهگیتو زدم دوسه روز دیر تر بردم چون تعطیلی بود... من اصلا دلم نیومد ک ببینم و رفتم ...شلوار شما رو دراوردم و مایبیبی ات رو فقط پات گذاشتم و سپردم دست بابات گفتم من میرم چون اصلا دلم نمیاد و نیومد درحینی ک داشت واکسنتو حاضر میکرد مسئولش چند بار اومدم نگاه کردم و التماس کردم ک یواش بزنه هرچی تجربه داره الان نشون بده ک شما دردت نگیره زیاد...حتی یه بارم اومدم بگم نزنه نمیتونستم تحمل کنم داشت قلبم از دهنم بیرون میزد شاید چونکه بچه یاول هستی و سن منم کم هست اینقدر حساسیت نشون میدم ولی خب اینم بدون من تودوران بارداریم زیاد زجر کشیدم..الحمدالله گریه زیاد نکردی و وقتی...
26 بهمن 1397

چهل روزگی دختره مامان

سلام دختره نازم امروز با توکل به خدا و دور از چشم شور و کائنات بد..ماشالله و هزار الله اکبر.چهل روزه کاملت شد فداتشم دختره نازم.قربونت برم مامان ایشالله ک هزار ساله میشی..ایشالله ک همیشه در کنار هم باهم من و شما و پدرت درکناره هم به خوبی و خوشی زندگی میکنیم..امروز اومدیم خونه ی مادر اینا...دیگه تا بعده عید میمونیم اینجا تا پدرت مرخص بشه و بیاد و ببرتمون خونمون. خاله جون هم واست یه سرهمی خرید ک زرد بود خیلی خوشگل بود ولی یکم واست بزرگه ایشالله عید میپوشم واست دختره نازم ...
30 دی 1397

اولین مسافرت من و دخترنازم

سلام عسلم..خوبی مامان جان..امیدوارم خوب باشی عسلم...امروز داریم میریم مسافرت باهم دیگه..اول خونه ی خاله جون میریم بعدم خونه ی مادر جون میریم..تا عیدم نیستیم دیگه...با پدر و مادر داریم میریم.. دختره نازم الهی من قربونت برم خیلی دوست دارم دخترم..امروز یکماه و سه روزته دختره گلم نفسه مامان... خیلی دوست دارم خیلی زیاددوست دارم.. ولی خب هم پدرت دلش برامون تنگ شده من هم برای اون...سخته اولین بارمونه ک ازهم جدا میشیم و میایم مسافرت ولی میگذره اینم..
22 دی 1397

یکماهه شدن عسله مامان

سلام عسلم سلام فندقم...خوبی..امیدوارم ک همیشه خوب باشی عزیزم.. امروز یکماهت شده..قربونت برمممممممم چقدر زود بزرگ شدی زندگیم. فرشته ی نازم..اره به قوله خیلی ها ک میگن چشم بهم بزنی داره مدرسه میره و دلت برای این روزاش تنگ میشه..دقیقا همین جوره. دقیقا اینجوری شد یکماهه شدی و دلم برای زمانی ک تازه بدنیا اومدی تنگ شده خیلی دوست دارم دختره نازم... ایشالله هزارساله بشی مامان و از چشم حسود و بد درامان بمونی.. و درپناه حق باشی دختره نازم..الانم ک پیشم هستی و داری بازی میکنی و صداهای بامزه ای از خودت میگی مثلا داری حرف میزنی باخودت😂❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ ...
19 دی 1397

رفتن به خونه ی پدر

سلام ناز گله مامان..خوبی عزیزم..دختره نازم درسته ک من پدرم رو از دست دادم ولی خدا یه پدره مهربون دیگه بهم داد.. ک بابای بابات میشه..خیلی مهربونه خیلی تورو دوس داره..من خیلی خیلی دوسش دارم چون خیلی خوبی ها درحقم کرده و لطف های زیادی برای کرده..دختره نازم بااینکه کوچیک هستی ولی وقتی میریم پیششون وقتی باهات حرف میزنه توهم باهاش حرف میزنی..دستتو میزاری توی دستش..میخندی براش..همش بهش نگاه میکنی...فدای تو بشم من ..قبل از رفت به اونجا لباسای نازتو داشتم تنت میکردم ک وقتی لخت بودی ازتم عکس گرفتم فتوکپی عکسه بچه گی های پدرت شدی...قربونه هردوتاتون نفسای منین شما دوتا...خیلی دوستون دارم... دخترم ازت انتظار دارم ک وقتی بزرگ شدی دستبوسه پدر بزرگت باشی.....
18 دی 1397
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک من می باشد